امام علی(ع):
الذکر یونس اللب وینیر القلب و یستنزل الرحمه؛
یاد خدا عقل را آرامش می دهد، دل را روشن می کند و رحمت او را فرود می آورد.
امام علی(ع):
اذکروا الله ذکراً خالصاً تحیوابه أفضل الحیاه و تسلکوابه طرق النجاه؛
خدا را خالصانه یاد کنید تا بهترین زندگی را داشته باشید و با آن راه نجات و رستگاری را به پیمایید.
رسول اکرم(ص):
من آطاع الله عزوجل فقد ذکر الله و إن قلت صلاته و صیمامه و تلاوته للقرآن؛
هرکس خدای عزوجل را اطاعت کند خدارا یاد کرده است، هر چند نماز خواندن و روزه گرفتن و قرآن خواندنش اندک باشد.
امام صادق(ع):
فی قوله تعالی: (لذکرالله أکبر) - : ذکرالله عند ما أحل و حرم؛
درباره آیه (یاد خدا بزرگتر است)-: به یاد خدا بودن در هنگام رو به رو شدن با حلال و حرام.
امام باقر(ع):
کأن المؤمنین هم الفقهاء أهل فکره و عبره، لم یصمهم عن ذکر الله ما سمعوا باذانهم و لم یعمهم عن ذکرالله ما رأوامن الزینه؛
گویا مؤمنان همان فقیهان(فرزانگان دین فهم) و اهل اندیشیدن و پند گرفتن هستند. شنیده های دنیوی، گوش آنها را از(شنیدن) یاد خدا کر نمی کند و زرق و برق دنیا چشم آنان را از یاد خدا کور نمی گرداند.
امام صادق(ع):
قال: أوحی الله عزوجل إلی موسی(ع) یا موسی، لا تنسنی علی کل حال و لا تفرح بکثره المال، فإن نسیانی یقسی القلوب، و مع کثره المال کثره الذنوب؛
خدای عزوجل به موسی وحی کرد: ای موسی در هیچ حالی مرا فراموش نکن و به ثروت زیاد شاد نشو، زیرا از یاد بردن من دلها را سخت می کند و همراه ثروت زیاد، گناهان زیاد است.
امام سجاد(ع):
إن قسوه البطنه و فتره المیله و سکر الشبع و عزه الملک مما یثبط و یبطیء عن العمل و ینسی الذکر؛
پرخوری و سستی اراده و مستی سیری و غفلت حاصل از قدرت، از عوامل بازدارنده و کند کننده در عمل است و ذکر(خدا) را از یاد می برد.
امام سجاد(ع):
یا من ذکره شرف للذاکرین و یا من شکره فوز للشاکرین و یا من طاعته للمطیعین، صل علی محمد و آله و اشغل قلوبنا بذکرک عن کل ذکر؛
ای آن که یادش مایه شرافت و بزرگی یادکنندگان است و ای آن که سپاسگزاریش موجب دست یافتن سپاسگزاران(بر نعمتها) است و ای آن که فرمانبرداریش سبب نجات فرمانبرداران است، بر محمد و آل او درود فرست و با یاد خود دلهای ما را از هر یاد دیگری بازدار.
امام باقر(ع):
ذکر اللسان الحمد و الثناء و ذکر النفس الجهد و العناء و ذکر الروح الخوف و الرجاء و ذکر القلب الصدق و الصفاء و ذکر العقل التعظیم و الحیاء و ذکرالمعرفه التسلیم و الرضا و ذکر السر الرؤیه و اللقاء؛
ذکر زبان حمد و ثناء، ذکر نفس سختکوشی و تحمل رنج، ذکر روح بیم و امید، ذکر دل صدق و صفا، ذکر عقل تعظیم و شرم، ذکر معرفت تسلیم و رضا و ذکر باطن مشاهده و لقا است.
رسول اکرم(ص):
یقول الله عزوجل إذا کان الغالب علی العبد الاشتغال بی، جعلت بغیته و لذته فی ذکری فإذا جعلت بغیته و لذته فی ذکری عشقنی و عشقته فإذا عشقنی و عشقته رفعت الحجاب فیما بینی و بینه و صیرت ذلک تغالبا علیه لا یسهو إذا سها الناس اولئک کلامهم کلام الأنبیاء اولئک الأبطال حقاً.
خدای عزوجل می فرماید: هرگاه یاد من بر بنده ام غالب شود، خواهش و خوشی او را در یاد خود قرار دهم و چون خواهش و خوشی او را در یاد خود قرار دهم عاشق من شود و من نیز عاشق او گردم و چون عاشق یکدیگر شدیم حجاب میان خود و او را بردارم و عشق خود را بر جان او چیره گردانم، چندان که مانند مردم دچار سهو و غفلت نمی شود، سخن اینان سخن پیامبران است، اینان براستی قهرمانند.
نظرات شما عزیزان: